در عصر اطلاعات باید از فکر انسان به عنوان ثروت ملی یاد کرد و میتوان فکر را منشأ ثروت دانست. در هر جامعه ای منابع و مواد محدود است و بشر توان افزایش منابع و مواد را ندارد. لذا اگر در جامعه ای تفکر علمی پایدار شود، مطمئناً از منابع موجود میتوان به کمک فکر علمی و اتخاذ استراتژیهای مناسب به توسعه پایدار رسید. فرآیند توسعه، فرآیندی است که طی آن در بطن یک جامعهی کهن، سامانه تازه ای ایجاد میشود. به عبارت دیگر، در جریان این فرآیند اندیشههای اساسی یک جامعه عوض میشود، در حقیقت انسانها متحول میشوند و جامعه ای تازه ایجاد میشود همساز با چنین تحول برون سازمانی، محیط درونی سازمانها نیز دگرگونیهای شگفت آوری را تجربه میکند از یک سو پیشرفتهای تندتکنولوژی به ویژه تکنولوژی فناوری اطلاعات و کامپیوتر، الزامهای کاملاً نوینی را در ابعاد مدیریت طلب میکند و از سوی دیگر، نگرش بی سابقه ای که به عامل انسانی مربوط میشود دگرگونی دیگری را الزام آور میسازد. طبیعی است که این رویدادها اثر خود را بر مدیریت تحول به جای میگذارند. لذا در این راستا مدیریت تحول از لحاظ زیربنای فکری و کاربردی، دگرگونیهای زیادی را شاهد بوده و خواهد بود. در زندانها نیز تغییر و تحول ابزاری است در جهت کنترل کیفیت روند اصلاح و تربیت و هدایت انسانها است. در سالهای اخیر در وضعیت زندانها تحولات و تغییرات چشمگیری وجود داشته که اثرات مثبت و مطلوبی از خود به جا گذاشته است مثلاً : حذف زندانهای انفرادی، طبقه بندی زندانیان، حذف لباس خاص زندانیان، افزایش مرخصیها و ... که همهی اینها تحولی در زندانها ایجاد کرده است، که امروزه وضع زندانهای کشور بی نظیر است . که تمامی اینها ثمرهی تحول ایجاد شده در سازمان زندانها میباشد لذا ضرورت تغییر و تحول، سازمانها را به مدیریت تغییر نیازمند ساخته است که همانا به اهداف اصلی خود و کارایی و بهروری لازم دست یابند. قهری بودن تحولات سازمانی: تحول درجامعه و سازمانها برای افراد یک سنت لایتغیر الهی است . هیچ فردی نمی تواند در برابر تحولات درون سازمانی و ... بایستد و به انکار آن برخیزد و افراد را به ایستایی ترغیب کند تحولات دیر یا زود، یکی پس از دیگری اتفاق میافتند که انسان با عزم و همت خود سررشته دار این تحولات به شمار میرود راز ماندگاری در تمامی افراد هم در این نکته نهفته است که کلیه تحولات درون سازمانی در دست او قرار دارد و سکون از او دور است. انسان وقتی تلاش میکند و همت خود را صرف تحصیل آرمانهای خود میسازد در واقع در پی تحول بوده و پویایی را پی میگیرد. البته این تحول طلبی لا جرم با کمک و امداد الهی مواجه میشود تا انسان در ایجاد تحول توفیق یابد. امداد خداوند نسبت به تحول طلبی بشر اختصاص به ایمان یا کفر ندارد. بلکه پروردگار جهان، همه افراد را در راه رسیدن به مطالباتشان امداد مینماید و زمینه تحولات مورد نظر آنها را فراهم میسازد. هر کس در راه یک مقصودی تلاش کرد، خداوند متعال این سنت را قرار داد که این تلاش به نتیجه خواهد رسید. ابتنای مدیریت تحول بر تئوریها: تحولات اداری و سازمانی حتمی است؛ منتها تحول دو طرف دارد تحول در جهت صحیح و درست ، تحول در جهت باطل و غلط. یک عده از افراد که همواره طرفدار ثبات اداری در درون سازمان هستند با هر تحولی مخالفت میکنند. به خیال این که این تحول ثبات را به هم میزند. از طرف دیگر، کسانی که خیال میکنند هر تحولی به معنای ساختارشکنی و شالوده شکنی و زیر سؤال بردن همه اصالت هاست، اینها هم برای این که تحول ایجاد کنند ثبات اداری را از بین میبرند و دچار خطر میکنند این دو اشتباه از دو طرف وجود دارد، تحول یک چیز است، هرج و مرج اداری چیز دیگر است. اینها را نباید با هم اشتباه کرد آن چه خوب و درست است سازمان با ثبات اما غیر ارکد و دارای تحول است. سازمانی که حتی تحولات صحیح را سریع در خودش به وجود آورد. با توجه به قهری و حتمی بودن تحول، و با توجه به این که تحول در جهت باطل هم قابلیت وقوع دارد. ناچار باید به مدیریت تحولات پرداخت و آنها را در جهت صحیح هدایت کرد. ابتدا باید پذیرفت که تحول، مدیریت پذیر است : زیرا تحولات را انسانها با عزم و همت خود به وجود میآورند و آن را متناسب با آرمانهای و آرزوهای حیات خویش سامان میدهند از این رو با توجه به اختیارمندی طبیعت بشر و نیز مدیریت پذیری اختیارات فردی و اجتماعی میتوان از مدیریت پذیری تحولات بشری سخن گفت. برای دستیابی به مدیریت تحول حتماً باید به تئوریهای متناسب با تحول و تحقیقات ناظر به واقعیت پرداخت : تا بتوان با بهره گیری از آنها به مدیریت تحولات پرداخت مدیریت تحول نیروی انسانی در زندان :در قرن اخیر به منابع انسانی به عنوان عنصری هوشمند توجه شده است که با مهارت و خلاقیت خود نقش اساسی در سیستم ایفا میکند. نیروی انسانی کارآمد در یک زندان جزو سرمایههای ارزشمند به شمار میآید. ایجاد انگیزههای کاری و بروز خلاقیت و نوآوری به شیوه مدیریت بستگی دارد. به وجود آوردن محیط کاری مناسب، بهبود روابط انسانی در محیط کار، کم شدن استرس ها، ارزش گذاری برای فکرها از شیوههایی است که مدیریت باید اعمال کند زیرا همین سرمایه انسانی است که میتواند به عنوان پشتوانه حرکتهای بزرگ اجتماعی مد نظر قرار گیرد. معمولاً در زندانها منابع انسانی جایگاه خود را در فرآیند توسعه و شکوفایی پیدا نکرده است. که در این جا مسئله بسیار مهم بهره وری مطرح میشود چون افزایش بهره وری متضمن رفاه عمومی، ارتقاء خدمات، استفاده مطلوب از منابع و به عبارت دیگر مسیر تعالی و توسعه افراد است. بهره وری کارآیی و اثربخشی است از بین همهی عوامل مؤثر به بهره وری کل، بهره وری نیروی انسانی مهم ترین جایگاه را دارد، و در ارتباط با نقش انسان در فرآیند بهره وری « واتسون ویلسون» میگوید : (اگر هر مسئله ای را عمیقاً مورد کند و کاو و تجزیه و تحلیل قرار دهیم نهایتاً به انسان و رفتار او برمی خوریم ).یکی از عواملی که در تغییر و تحول رفتار فرد در سازمان تأثیر میگذارد رسیدگی به حوایج و نیازهای افراد یا کارمندان است. که خود منجر به تغییرات درون سازمانی میگردد. در این راستا مدیر میبایستی زمان مشخصی برای رسیدگی به حوایج افراد در نظر بگیرد تا هر کس به راحتی بتواند مشکلات خود را با وی در میان بگذارد. افراد برای طرح مشکلات و احتیاجاتشان در معرض تهدید نیروی مسلح و اعوان و انصار مدیران نباشند. و با آنان به تندی برخورد نشود و اگر حاجت آنان برآورده میشود با خوشرویی و به دور از منت و کبر و غرور انجام پذیرد و اگر هم نمی شود حاجت فرد را برآورد، با زیبایی و بیان عذر، مشکل کار بیان شود تا نسبت به محدودیت و تنگنایی که موجب عدم توانایی در حل مشکل میشود، آگاه گردد. اگر افراد و کارمندان به نیکی و احسان فرادستان و مدیران خود اطمینان داشته باشند و بدانند که در صدد خدمت به آنان میباشند به ادامه مدیریت مسئولیت مدیران خود علاقه مند میشوند و با وی هماهنگ میگردند که این خود باعث بالا بودن بهره وری و نزدیک شدن به اهداف سازمانی میشود. راهکارهای مدیریت تحول در زندان :الف) ابتکار و نوآوری در محیط کار (زندان) ب) اعتقاد به امکان تحول با استفاده از تجربیات گذشته و تفکر لازم در محیط کار (زندان)ج) نقش کلیدی مذهب و اهداف الهی در ایجاد تحول در محیط کار مدیریت تحول: انتقاد پذیری و آزادی اندیشی :یکی از راهکارهای لازم جهت حرکت به سمت و سوی مدیریت تحول، آزاد اندیشی و انتقاد پذیری است البته پرهیز نمودن از ساختار شکنی و شالوده شکنی است. باید به پویایی و نشاط، برخورداری از آزادی تحرک و روح رقابت در میان جمع خود ارج نهاد و اهمیت داد. باید هم انتقاد کرد و هم انتقاد پذیرفت. باید آزاد اندیشی و آزاد فکری را با سرعت بیشتر ادامه داد و با تشکیل کرسیهای نظریه پردازی در محل کار، زمینه تولید تئوریها و اندیشههای کاربردی را فراهم کرد(3) ما همواره در سازمان باید به مسئله مدیریت تحقیقات توجه کنیم و در همین راستا مرکز مدیریت تحقیقات را ساماندهی نمائیم. تحقیقات موازی و غیرلازم نباید وجود داشته باشد، مهم تحقیقات بنیادی و کارکردی و تجربی است که هر کدام در مجموعه تحقیقات سازمانی یک سهم و وزنی دارند. که در حال حاضر این سهم در سازمان کمتر توجه شده است و این از مشکلات سازمان است. یک مرکز مدیریت تحقیقات در سازمانها لازم است که امیدواریم به همت مسئولین عالی فعال و پا به رکاب و آماده به کار، تحقق پیدا کند. باید مشکلات را شناخت و با تلاشهای تئوریک نسبت به گره گشایی درآنها اقدام کرد تا به اهداف عالی سازمان و توسعه و پیشرفت دست یابیم ...منابع : مدیریت اسلامی ، مدیریت تحول سازمانی از تئوری تا عمل ، مدیریت درایران آینده ،مدیریت تحول از نگاه رهبر معظم انقلاب
نظرات شما عزیزان: